چند روز پیش داشتم به این موضوع فکر می کردم که آدم بزرگ ها خیلی دنیای عجیب غریبی دارنا، خیلی خنده دارن. روزی چند ساعت میان میشینن جلوی من هی همش اسممو صدا می کنن. وقتی هم که نگاهشون می کنم باز میگن پارسا پارسا...
با این کاراشون آدمو به خنده میندازن.
وقتی هم که میخندم کلی کارای عجیب غریب دیگه میکنن. یکی با دهنش صدا در میاره، یکی با دستش چونمو عقب جلو میکنه، یکی لوپمو ناز میکنه، یکی ادا در میاره.
خوش بحالشون خیلی زندگیشون خوب و قشنگه، اصلاً مشکلات ما نوزادارو ندارن. نمیدونن وقتی نتونی از جات تکون بخوری یعنی چی ، همش باید منتظر باشی یکی بیاد بغلت کنه.
بزرگ ترها نمی تونن بفهمن پوشک چه حس بدی به ما میده. نمی تونن بفهمن وقتی نتونی با کسی حرف بزنی دلت میگیره، بغض میکنی و میزنی زیر گریه.
بزرگترها انقدر ساده هستن که فکر میکنن تو بخاطر شیر گریه میکنی ، زودی بهت شیر میدن. اونا نمیدونن که همه چیز شیر نیست، چیزهای مهمتر از شیر تو زندگی ما کوچیکا هست.
با این کاراشون آدمو به خنده میندازن.
وقتی هم که میخندم کلی کارای عجیب غریب دیگه میکنن. یکی با دهنش صدا در میاره، یکی با دستش چونمو عقب جلو میکنه، یکی لوپمو ناز میکنه، یکی ادا در میاره.
خوش بحالشون خیلی زندگیشون خوب و قشنگه، اصلاً مشکلات ما نوزادارو ندارن. نمیدونن وقتی نتونی از جات تکون بخوری یعنی چی ، همش باید منتظر باشی یکی بیاد بغلت کنه.
بزرگ ترها نمی تونن بفهمن پوشک چه حس بدی به ما میده. نمی تونن بفهمن وقتی نتونی با کسی حرف بزنی دلت میگیره، بغض میکنی و میزنی زیر گریه.
بزرگترها انقدر ساده هستن که فکر میکنن تو بخاطر شیر گریه میکنی ، زودی بهت شیر میدن. اونا نمیدونن که همه چیز شیر نیست، چیزهای مهمتر از شیر تو زندگی ما کوچیکا هست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر